مشهورترین لقب امام رضا علیه السلام؟!
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7205
بازدید دیروز : 718
بازدید هفته : 20017
بازدید ماه : 50528
بازدید کل : 10442283
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 9 / 5 / 1396

از آن روی كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روی او رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.»

مامون گروهى از دانشمندان ادیان و فقهاى شریعت و متكلمان را در چندین مجلس با آن حضرت رو به رو كرد و آن حضرت سرانجام بر همه غالب شد تا آنجا كه كسى از ایشان نماند مگر آن كه به فضل آن وجود گرامى اقرار كرد و به ناچیزى خویش ‍ اعتراف نمود

مناقب و صفات آن حضرت(علیه السلام)

خداوند برخى از آنها را به او اختصاص داده تا به علوّ مقام و ارجمندى اش گواهى دهند.

ابن طلحه بخشى از كرامات آن حضرت را بیان كرده كه (( ان شا اللّه )) ما بعضى از آنها را نقل خواهیم كرد.

شیخ مفید - رحمه اللّه - از یزید بن سلیط ضمن حدیثى طولانى از ابوابراهیم امام كاظم علیه السلام نقل كرده است كه در همان سال رحلتش ‍ فرمود: ((من امسال از دنیا مى روم و امر ولایت به پسرم على همنام دو على مى رسد؛ امّا على اول ، على بن ابى طالب علیه السلام و على دیگر، على بن حسین علیه السلام است ، علم و حلم ، نصرت و محبت ، ورع و دیانت اولى و محنت پذیرى وصبر بر شداید دومى را به او داده اند.(3)

على بن عیسى اربلى - رحمه اللّه - در فصلى كه بخشى از خصایص و مناقب و اخلاق كریمه امام رضا علیه السلام را نقل كرده ، (4) به نقل از ابراهیم بن عباس مى گوید: من هرگز ندیدم كه چیزى را از امام رضا علیه السلام بپرسند و او نداند و در روزگاران تا زمان او كسى را داناتر از او سراغ ندارم ، مامون درباره هر چیزى به عنوان آزمون از او مى پرسید و او پاسخ مى داد در حالى كه تمام سخن و پاسخ و استشهاد وى برگرفته از قرآن مجید بود.

هر سه روز یك مرتبه قرآن را ختم مى كرد و مى فرمود: ((اگر بخواهم كمتر از سه روز ختم كنم . مى توانم ولى من هرگز بر آیه اى نمى گذرم مگر اینكه درباره آن مى اندیشم و درباره شان نزولش فكر مى كنم .))

شب هنگام ، كم خواب و بیشتر روزها روزه دار بود.

امام رضا

 

در هر ماه سه روز، روزه اش ترك نمى شد. كار خیر بسیار مى كرد و صدقه نهانى بسیار مى داد كه بیشتر آن در شبهاى تاریك بود. بنابراین هر كه گمان كند نظیر او در فضیلت دیده است ، باور نكن .(5)

از محمّد بن عباد نقل كرده ، مى گوید: حضرت رضا علیه السلام تابستان روى حصیر و زمستان روى پلاس مى نشست ، تن پوشش جامه اى خشن بود امّا در حضور مردم با لباس آراسته ظاهر مى شد.(6)

از اباصلت ، عبدالسلام بن صالح هروى نقل كرده كه مى گوید: من داناتر از على بن موسى الرضا علیه السلام را ندیدم و هیچ عالمى هم او را ندیده مگر این كه مانند من درباره او گواهى داده است. مامون گروهى از دانشمندان ادیان و فقهاى شریعت و متكلمان را در چندین مجلس با آن حضرت رو به رو كرد و آن حضرت سرانجام بر همه غالب شد تا آنجا كه كسى از ایشان نماند مگر آن كه به فضل آن وجود گرامى اقرار كرد و به ناچیزى خویش ‍ اعتراف نمود.

من از آن حضرت شنیدم كه مى گفت : ((در روضه پیامبر صلى اللّه علیه و اله مى نشستم در حالى كه بسیارى از علماى مدینه در آن جا بودند. وقتى كه یكى از آنها از حل مساله اى فرو مى ماند همگى به من اشاره مى كردند و مسائل را نزد من مى فرستادند و من جواب مى دادم .))(7)

ابوالصلت مى گوید: محمّد بن اسحاق بن موسى از قول پدرش نقل مى كند كه موسى بن جعفر علیه السلام به پسرش مى گفت: ((این برادر شما على بن موسى عالم آل محمّد صلى اللّه علیه و اله است ، مسائل دینتان را از او بپرسید و آنچه را كه مى گوید حفظ كنید؛ زیرا من از پدرم جعفر بن محمّد علیه السلام شنیدم كه به من فرمود: عالم آل محمّد صلى اللّه علیه و اله در صلب تو است ، كاش من او را درك مى كردم كه او همنام امیرالمؤ منین علیه السلام است )).(8)

یاسر، خادم حضرت می‌گوید: «امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود: "اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می‌افتاد که امام ما را صدا می‌کرد و در پاسخ او می‌گفتند: "به غذا خوردن مشغولند." و آن گرامی می‌فرمود: "بگذارید غذایشان تمام شود"

 

 

 

اخلاق و منش امام:

خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه‌ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی‌نمود.

یکی از یاران امام می‌گوید: "هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می‌توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی‌کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی‌فرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم می‌فرمود. چون سفره غذا به میان می‌آمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش می‌نشاند و آنان همراه با امام غذا می‌خوردند. شبها کم می‌خوابید و بسیاری از شبها را به عبادت می‌گذراند. بسیار روزه می‌گرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمی‌کرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک می‌کرد." یکی دیگر از یاران ایشان می‌گوید: "فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت می‌کرد، خود را می‌آراست (لباسهای خوب و متعارف می‌پوشید). شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: "ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی‌گیریم

امام رضا

 

شخصی به امام عرض کرد: "به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمی‌رسد." امام فرمودند:" تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار، آنان را بزرگوار ساخت."

 

مردی از اهالی بلخ می‌گوید: "در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم: "فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره‌ای جداگانه بنشینند." امام فرمود: "ساکت باش، پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است"

یاسر، خادم حضرت می‌گوید: «امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود: "اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می‌افتاد که امام ما را صدا می‌کرد و در پاسخ او می‌گفتند: "به غذا خوردن مشغولند." و آن گرامی می‌فرمود: "بگذارید غذایشان تمام شود"

یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: "من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشته‌ام و خرجی راه را تمام کرده‌ام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده‌ام." امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت و از پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود: "این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی."

از محمّد بن عباد نقل كرده ، مى گوید: حضرت رضا علیه السلام تابستان روى حصیر و زمستان روى پلاس مى نشست ، تن پوشش جامه اى خشن بود امّا در حضور مردم با لباس آراسته ظاهر مى شد

 

آن شخص نیز دینارها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند: "چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟" فرمود: "تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم."

 

امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی‌کردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول می‌داشتند.

یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: «روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه‌ای دید و پرسید: "این کیست؟" عرض کردند: "به ما کمک می‌کند و به او دستمزدی خواهیم داد." امام فرمود: "مزدش را تعیین کرده‌اید؟" گفتند: "نه هر چه بدهیم می‌پذیرد." امام برآشفت و به من فرمود: "من بارها به اینها گفته‌ام که هیچکس را نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام می‌دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می‌کند مزدش را کم داده‌ای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده‌ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی، هر چند کم و ناچیز باشد؛ می‌فهمد که بیشتر پرداخته‌ای و سپاسگزار خواهد بود.

خادم حضرت می‌گوید: «روزی خدمتکاران میوه‌ای می‌خوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود: "سبحان الله اگر شما از آن بی‌نیاز هستید، آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید."»

 

پی نوشت ها  :

1- مطالب السؤال ص 84.

2- على بزرگ و عالیقدر و شریف .

3- ارشاد، ص 285.

4- (( كشف الغمه ، )) ص 274.

5- همان ماخذ، ص 273.

6- همان ماخذ، همان ص .

7- همان ماخذ، همان ص .

8- همان ماخذ، همان ص .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی